سلامت نیوز: هر روز 53 تن در کشور جان خود را بر اثر تصادف از دست میدهند. دقیقاً روزی یک اتوبوس که اگر دیه آن را بر مبنای زیان اقتصادی محاسبه کنیم آن هم فقط در ماههای غیر حرام که برای هر نفر 165 میلیون تومان است، تقریباً میشود روزی 8 میلیارد و 745میلیون تومان و برای یک سال حدود 3 هزار میلیارد تومان.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ایران در ادامه نوشت: به گزارش پزشکی قانونی کشور از ابتدای سال89 تا پایان سال 93 بیش از 97 هزار تن در تصادفات رانندگی جان خود را از دست دادهاند. رقم،رقم بزرگی است. شوخی نیست کلی آدم کشته میشود و از طرفی چند صد هزار خانواده هم عزادار میشوند.بماند که بیش از 2 میلیون نفر هم در جریان این تصادفات آسیبهای جدی دیدهاند.
داستان تازهای نیست؛ هر سال کارمان همین است. بعد از پایان تعطیلات نوروز معمولاً نخستین گزارشی که نوشته میشود آمار قربانیان تصادفات است.تابستان هم همینطور. زمان بارندگی که آمارها مثل ضربان قلب پایین و بالا میشود. راستی چرا عدد کشتههای تصادفات چند سالی است که روی 19- 18 هزار نفر مانده و تکان نمیخورد؟
پلیس راهنمایی و رانندگی چند سال است که اعلام میکند بیشترین آمار تصادفات جرحی و خسارتی توجه نکردن به جلو،رعایت نکردن حق تقدم، انحراف به چپ و تجاوز از سرعت قانونی است.
چرا این همه تصادف میکنیم؟
معمولاً در کارشناسی تصادفات به 4عامل انسان،راه یا همان جاده،وسیله نقلیه و شرایط اقلیمی اشاره میشود. کارشناسان میگویند بیشترین علتی که منجر به تصادفات جرحی و خسارتی میشود عامل انسانی است که بیشترین درصد را به خود اختصاص داده ولی این فقط قسمتی از فاجعه است. بر اساس تحقیق کارشناسان پلیس راهنمایی و رانندگی در سال 93 نزدیک به 156 هزار تصادف در جادههای کشور ثبت شده که 54 هزار مورد تصادف که نزدیک به یک سوم کل تصادفات را تشکیل میدهد مربوط به عوامل ناشی از مشکلات مربوط به جادهها بوده و در این میان حدود 81 هزار تصادف که نزدیک به نیمی از کل تصادفات جادهای سال 93 را شامل میشود ناشی از اشتباهات انسانی بوده است.
مهندس ولی آذروش مدیرعامل ستاد معاینه فنی خودروهای تهران در این باره میگوید: «بر اساس آمارهای رسمی از آغاز ثبت کشتههای تصادفات رانندگی در سال 1377 تا پایان سال 93 بیش از 300 هزار ایرانی جان خود را از دست دادهاند. بر اساس آمار اتحادیه اروپا 11 درصد از تصادفات منجر به فوت به واسطه نقص فنی خودروها اتفاق میافتد که قطعاً این درصد در ایران به واسطه افزایش زمان نخستین بازدید در معاینه فنی پس از گذشت 5 سال و همچنین پایین بودن استاندارد و کیفیت خودروها در مقایسه با اتحادیه اروپا بالاتر است که در حالت خوشبینانه با پذیرفتن این درصد و تعمیم آن به ایران میتوان گفت در این چند سال تنها انجام معاینه فنی میتوانست موجب نجات جان 36هزار هموطن شود.»
از نقص فنی که بگذریم میرسیم به داستان غمانگیز جادهها که یا آسفالت درست و درمانی ندارند یا از زمان ساختشان دستکم 40-30 سال و یا حتی 50 سال گذشته و هنوز هم کمعرض و بدون روشنایی هستند و اصلاً برای این حجم از ماشین و سفر طراحی نشدهاند و بیشترشان دارای ضعفهای هندسی هستند و باید اصلاح شوند. عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی، چندی پیش درباره نا ایمن بودن جادهها گفته بود طی10 سال گذشته سرمایهگذاری بسیار کمی در بخش نگهداری جادههای کشور انجام شده و به همین خاطر امروز بیش از 40 درصد از جادههای کشور در وضعیت نامناسبی قرار دارند و برای روکش آسفالت آنها به طور یکجا، هزاران میلیارد تومان بودجه لازم داریم.
به گفته وزیر راه و شهرسازی، نخستین اولویت وزارت راه، گسترش ITS به منظور مدیریت راههای کشور است که با توجه به قرارداد نصب هزار و880 دوربین نظارتی تا دو سال و نیم دیگر هر 20 کیلومتر از راههای اصلی کشور که 75 درصد ترافیک کشور را به خود اختصاص میدهند، به این سیستم مجهز خواهند شد. بهسازی و روکش آسفالت جادهها در رفع نقاط حادثهخیز اولویت دوم وزارت راه است که بر این اساس، سال گذشته، 10 میلیون تن آسفالت ریخته شده و قرار است این میزان در سال 94 به 15 میلیون تن افزایش پیدا کند.
[quote-right] از نقص فنی که بگذریم میرسیم به داستان غمانگیز جادهها که یا آسفالت درست و درمانی ندارند یا از زمان ساختشان دستکم 40-30 سال و یا حتی 50 سال گذشته و هنوز هم کمعرض و بدون روشنایی هستند و اصلاً برای این حجم از ماشین و سفر طراحی نشدهاند[/quote-right]
از طرفی هم باید گفت هنوز فرهنگ احترام به قانون رانندگی بدون هیچ تعارفی برایمان جا نیفتاده و تا وارد جاده میشویم نخستین کارمان این است که برویم لاین سبقت و با چراغ و بوق به ماشین جلویی علامت بدهیم که برو کنار. از لایی کشی و کورس گذاشتن هم حرفی به میان نمیآوریم، خودتان حتما دیده اید.خب با این وضع جاده و ماشینها و وضعیت رانندگیها معلوم است که سالی بیش از 18هزارتن کشته میدهیم. البته خدا پدر پلیس را بیامرزد که توی جاده گشت میزند یا با دوربینهایی که در نقاط کور جاده کار میگذارد به کمین متخلفان مینشیند و لااقل این دلهره را به دل آنهایی که تخت گاز میروند میاندازد که حواسشان به خودشان و بقیه باشد. با تلاش پلیس و سایر ارگانهای مربوطه از 10سال پیش با وجود افزایش اتومبیل 9-8 هزار نفر کمتر در تصادفات کشته شدهاند.
سرهنگ صلاحالدین زینی،رئیس اداره تصادفات پلیس راهنمایی و رانندگی تهران عجله و شتاب رانندگان را علت اصلی تصادفات میداند و میگوید: «در تهران بیشترین عامل تصادفات جرحی بیتوجهی به جلو با 33 درصد و رعایت نکردن حق تقدم با 16 درصد است و در تصادفات خسارتی نیز انحراف به چپ و تجاوز به چپ بیشترین درصد را به خود اختصاص میدهد.»
به عقیده سرهنگ زینی تجاوز به چپ یا انحراف به چپ بیشترین میزان اشتباهات انسانی در تصادفات را به خود اختصاص میدهد و با توجه به سیستم رانندگی ما که برعکس انگلستان است و جهت سبقتمان از چپ است، بنابراین رانندگان بیشتر به چپ تمایل دارند. متأسفانه نبود احساس مسئولیت و درک خطر از سوی برخی از رانندگان و عجله و شتاب بیموردی که دارند باعث به خطر افتادن جان خود، رانندگان دیگر و حتی عابران میشود. پلیس برای کاهش تصادفات و اصلاح رفتارهای پرخطر برخی رانندگان با رفتارهای سلبی و ایجابی قصد پایین آوردن آمار تصادفات و تعداد مجروحان و فوتیها دارد و در این چند ساله هم کارنامهخوبی از خود به نمایش گذاشته است؛ به طور مثال از ابتدای دیماه سال گذشته تا 31 تیرماه سالجاری که طرح کاهش سرعت در بزرگراههای تهران به اجرا درآمد 41 درصد تصادفات کاهش داشته است.
دکتر مصطفی آبروشن،جرم شناس و عضو انجمن جامعه شناسی ایران در این باره به «ایران» میگوید: «در واقع در فرهنگ ما رانندگی با سرعت بالا و درکوتاهترین زمان ممکن به مقصد رسیدن نشانه شجاعت و تبحر در رانندگی تلقی شده و سرعت متعارف و قانونی شخص را به شکل ضمنی با برچسبهایی همچون بیکفایتی در رانندگی روبهرو میکند. برمبنای این نگاه فرهنگی سفر، بعد از رسیدن به مقصد آغاز میشود و متأسفانه این رویکرد غلط افراد را به رانندگی با سرعت بالا و غیر قابل کنترل ترغیب میکند که بیشترین تخلفات رانندگی نیز بهخاطر همین سرعت غیرمجازی است که شخص را وادار به تخلفات دیگری همچون سبقت غیرمجاز میکند.
رعایت نکردن قوانین راهنمایی و رانندگی، یکی از نمادهای بارز کجرفتاریهای اجتماعی در کلانشهرهاست که ریشه فرهنگی دارد متأسفانه در مملکت ما ابتدا ابزار و تکنولوژی بدون ایجاد بسترهای لازم وارد میشود و سپس فرهنگ استفاده از آن بهطور آزمون و خطا و پرداخت هزینههای مالی و جانی فراوان نهادینه میشود که در این مورد از منظر جامعهشناسی با نوعی تأخر فرهنگی روبهرو هستیم به عبارتی تکنولوژی را بهعنوان ابزار دریافت کردهایم اما فرهنگ استفاده از آن در جامعه هنوز نهادینه نشده است. بنابراین باید نهادهای متولی امور از جمله راهنمایی و رانندگی و رسانه ملی با آموزشهای لازم و مستمر و ضمانتهای اجرایی قوی به این واقعیت اجتماعی که به شکل بیماری و چالش در آمده است توجه بیشتری داشته باشند چراکه با نوعی فقر فرهنگی و آموزشی روبهرو هستیم.»
زیانهای میلیاردی تصادفات
گذشته از آثار روانی تصادفات میتوان به بعد دیگر آنکه شاید مغفول مانده اشاره کرد. سالانه بیش از 3 هزار میلیارد تومان فقط به خانوادههای کشته شدگان تصادفات از سوی بیمهها پرداخت میشود و با دیههایی که برای چندهزار نفری که در تصادفات آسیب میبینند یا هزینههایی که مراکز درمانی و بیمارستانها بهصورت رایگان برای مجروحان تصادفات هزینه میکنند و حجم زیادی از خودروهایی که از بین میروند هم کاری نداریم. طبق اعلام محققان روزی 32 میلیارد تومان زیان اقتصادی تصادفات در کشور است. بنا به اظهار نظر یکی از مسئولان وزارت بهداشت هزینه درمانی سالانه افرادی که در تصادفات مجروح میشوند بیش از هزار میلیارد است و اگر دیهای 165میلیونی کشته شدگان را حساب کنیم که میشود حدود 3هزار و 200میلیارد تومان و آن را با متوسط دیه 200 میلیون تومانی کسانی که در تصادفات معلول میشوند که سالی بیش از 300هزارنفر هستند، بیش از 10هزارمیلیارد تومان زیان اقتصادی خواهد بود. وقتی این رقم را تقسیم بر قیمت خودروی پراید کنیم عدد500هزار بهدست میآید یعنی انگار سالی نیم میلیون نفر را از داشتن ماشین محروم میکنیم یا سالی 500 هزار پراید را به آتش میکشیم. با این پول چه کارهای اقتصادی و خدماتی که نمیشود انجام داد مثلاً میتوان مدرسه و بیمارستان و کارخانه ساخت یا به جوانهایی که برای اشتغالزایی یا ازدواج نیاز به سرمایه دارند کمک کرد ولی حیف...
طبق گزارشها، هزینه متوسط خسارت ترافیک در جهان، این رقم حدود 3 درصد تولید ناخالص ملی است ولی در ایران بنا بر اعلام مرکز پژوهشهای مجلس این خسارت بیش از 7 درصد است.
یادآوریهایی که فراموش میشوند
هر چند بیتوجهی به قوانین و راههای دور زدن آن در رانندگی یکی از مشکلات قدیمی و ریشه دار در میان رانندگان ایرانی است اما با این حال باز هم به نظر میرسد رانندگان ایرانی از تمام خلاقیت و توان خود برای نقض قوانین استفاده میکنند. نقض قوانینی که با تاریکی هوا بیشتر و بیشتر خود را نشان میدهند.در واقع میتوان گفت، ایرانیان به بد رانندگی کردن شهرت دارند. بد رانندگی کردن و ویراژ دادن در اتوبانهای شلوغ کلانشهرها یا استفاده نکردن از بوق و راهنما در خیابانها آنقدر برای همه عادی شده که اگر کسی قانون را رعایت کند با اعتراض رانندگان مواجه خواهد شد.
شاید نصب تراکتهای بزرگ در جاده و خیابانها یا به نمایش گذاشتن خودروهایی که در تصادفات از بین رفتهاند خیلی از رانندگان را از عجله و شتاب و سرپیچی از قانون بازدارد ولی گاهی این یادآوریها بزودی از سوی برخی از رانندگان فراموش میشود. اگر بتوانیم راننده را از ناایمن بودن خودرو و جاده و حتی اشتباههای خودش آگاه کنیم امکان دارد که آمار تصادفات روز به روز کاهش داشته باشد البته تکرار تبلیغات و هشدارها و فرهنگسازیها هم به مرور تبدیل به یک رفتار قانونگرایانه خواهد شد که نیاز به همکاری دستگاههای دولتی و خود مردم است.
نظر شما